
حضانت چیست؟ (وکیل،وکالت،مشاوره حقوقی،حضانت)
حضانت چیست؟ (وکیل،وکالت،مشاوره حقوقی،حضانت)
حضانت، از واژگان حقوق خانواده است. و به طور خلاصه، به معنای حق یا تکلیف در نگهداری و سرپرستی کودک است. نمیشود واژهٔ فارسیسرپرستی را همسان با واژهٔ حضانت گرفت. زیرا واژهٔ حِضانت، مجازاً از واژهای گرفته شده که به سرپرستی از کودک و بچههای خرد یک حیوان برمیگردد.
حوزهٔ قضایی ذیصلاح در رسیدگی به پرونده حضانت
صلاحیت دادگاهها بیشتر با مقررات امری٬ تقریر میشود. و توافق اشخاص در آن نقشی ندارد. هرچند که قانون مدنی آن هم از راه تعیین اقامتگاه قانونی٬ آن را در رویه ممکن کرده است. در این مورد هم البته قابلیت تعیین اقامتگاه به طور قراردادی است که در صلاحیت٬ نقش مییابد. وگرنه در واقع٬٬ همین نوع از تعیین صلاحیت نیز امری و غیر قابل تغییر مینماید. زیرا مطابق آیین دادرسی دادگاههای حقوقی ایران٬ اساس تعیین صلاحیت محاکم حسب مورد محل اقامت خوانده یا محل وقوع یا اجرای عقد یا تعهد یا محل وقوع مال غیر منقول (در صورتی که دعوای راجع به آن باشد.) است.
اگر دعوای حضانت٬ به طور مستقل طرح گردد. و با دعوایی که پیشتر اقامه شده باشد نیز در ارتباط کامل نباشد. قواعد عمومی راجع به صلاحیت دادگاهها موافق با آیین دادرسی حقوقی٬ مراعات میشود.
- از آن جا که دعوای حضانت٬ بیشتر از پیامدهای دعوای طلاق است. و دعوای حِضانت نیز در عمل با دعوای طلاق٬ مرتبط است.در جایی که دعوای حضانت٬ پس از طرح دعوای طلاق یا هنگام آن صورت پذیرد. مطابق آیین دادرسی٬ در دادگاهی رسیدگی میشود. که به اصل دعوای طلاق٬ رسیدگی میکند.
دستور موقت پیرامون حضانت
مطابق مادهٔ ۲۰ از این قانون، هر کسی که در دادگاه خانواده از اصحاب دعوایی باشد. که مرتبط با دعوای حِضانت است. حق دارد از همان دادگاه رسیدگی کننده به اصل دعوا، درخواست دستور موقت دایر بر تعیین تکلیف موقت راجع به حِضانت و هزینهٔ نگهداری اطفال را بکند. دادگاه نیز باید بلافاصله بیآن که وارد ماهیت و اصل دعوا شود. نسبت به این درخواست، اتخاذ تصمیم کند. و آن را به موجب قراری در قالب دستور موقت، برای اجرای فوری، به جریان بیندازد.
غیر علنی بودن رسیدگی به دعوای حضانت
علنی بودن رسیدگی در دادگاهها یک ضمانت اجرا برای عادلانه بودن رسیدگی میتواند باشد. در جایی که روزنامهها نماینده داشته باشند. یا کسانی در دادگاه حاضر باشند. اگر دادرسان از عدالت بیرون رفته باشند. کسان بیشتری گواه بی عدالتی ایشان خواهند بود .و دادرسان برای حفظ حیثیت و اعتبار خویش هم که شده، این عموم و حاضرین را لحاظ خواهند کرد. در این میآن، نباید از چشم دور داشت که اصل علنی بودن رسیدگی به دعاوی، نباید باعث افشای اسرار خصوصی مردم باشد. و حیثیت خانوادگی مردم، دستخوش تباهی مراعات این اصل گردد. به همین جهت، قانونگذار سال ۱۳۵۳ در قانون حمایت خانواده، با تصویب مادهای، دعاوی خانوادگی را با افزودن قید بدون حضور تماشاچی، غیر علنی توصیف کرد.
حضانت فرزندان در قانون ایران
كودک براي رشد كامل و متعادل شخصيتي خود باید در محيط خانواده و در فضايي مملو از خوشبختي، محبت و تفاهم بزرگ شود. نهاد خانواده پیش از آن که در مقدمه کنوانسیون حقوق کودک برجسته شده باشد. در دین مبین اسلام و قوانین کشورمان مورد توجه قرار گرفته و به عنوان شایستهترین و مهمترین بستر رشد کودک معرفی شده است.
اما گاهی کودک به دلایلی از جمله جدایی والدین، الزاما از این محیط جدا میشود. بنابراین حق نگهداری از کودک برای یک طرف یا طرفین و ملاقات والدین با فرزندان تابع قوانین و مقرراتی میشود.
حفظ و مراقبت کردن، پرورش دادن و تنظیم روابط طفل با دنیای خارج که در قوانین با عنوان “حضانت” از آن یاد میشود. در موادی از قانون مدنی و همین طور فصل پنجم قانون جدید حمایت خانواده تصریح شده است.
حضانت را نباید با ولایت یا حتی تربیت یکی دانست. ولایت به معنای قدرت و اختیاری است. که قانون برای اداره امور کودک به پدر و جد پدری میدهد. تا بر اساس مصلحت کودک عمل کنند. این حق پس از مرگ، با وصیت قابل انتقال است.
تربیت نیز بیشتر امری معنوی است. در حالی که حضانت عموما ناظر بر نگهداری از جسم کودک است. هر چند که حِضانت به طور عام شامل ترییت نیز میشود.
حضانت اطفال در صورت جدایی والدین
نگاهداری اطفال یا همان حضانت در امور تربیتی و آموزشی، هم حق و هم تکلیف ابوین بوده. و طبق قوانین، حِضانت فرزند تا رسیدن طفل به سن بلوغ (در دختران ۹ سالگی و در پسران ۱۵ سالگی) بر عهده والدین است.
به این معنا که برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی می کنند. مادر تا سن ۷ سالگی اولویت دارد .و پس از آن، حِضانت با پدر است همچنین بعد از ۷ سالگی در صورت حدوث اختلاف، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه خواهد بود. که قانون جز در موارد استثنايي نميتواند آنان را از اين حق محروم كند.
در مواردی پدر و مادر میتوانند. به نفع یکدیگر از حق حِضانت خود صرف نظرکنند. بنابراین قراردادهای بین والدین در مورد حق حضانت در صورتی که بر خلاف مصلحت طفل نباشد. معتبر و لازمالاجرا است.
بر این اساس، حِضانت طفل پس از ۷ سالگی به طور مطلق به پدر واگذار نمیشود. بلکه هرگاه بین پدر و مادر طفل در مورد حضانت او اختلاف شود. معیار تعیین دارنده حضانت صرفا مصلحت طفل است.
چه بسا با وجود نبود عیب و نقصی در پدر به تشخیص دادگاه، مصلحت طفل از جمله در وابستگیهای شدید طفل و مادر و اثر سوء جدایی آنها از یکدیگر اقتضا میکند. که حضانت او بر عهده مادرش باشد.
پس از رسیدن طفل به سن بلوغ، دادگاه خود را فارغ از رسيدگي در خصوص حضانت دانسته و فرزندان حق انتخاب ادامه زندگي نزد يكي از والدين را خواهند داشت.در هر صورت تأمين مخارج زندگي با پدر خواهد بود.
اگر پدر از دادن فرزندان زیر ۷ سال به مادر خودداری کند.مادر میتواند با مراجعه به دادگاه، اولا الزام زوج را به پرداخت نفقه فرزند بخواهد و ثانیا برای صدور دستور موقت مبنی بر استرداد (پس دادن) فرزند، درخواست دهد.
با توجه به اینکه قانون، حضانت را با مادر دانسته، دیگر نیازی نیست که وی امری را در دادگاه اثبات کند. به همین دلیل، دادگاه بدون رعایت تشریفات قانونی و خارج از نوبت، حکم استرداد طفل را صادر میکند .و این حکم فورا قابل اجرا است تا مادر بتواند. با پرداخت نفقه از سوی خود یا به شرط مطالبه بعدی از زوج به وظیفه حضانت در قبال طفل یا اطفال خود عمل کند.
البته چنانچه مادر در ضمن سند رسمي طلاق، متقبل حضانت و نگهداري فرزند مشترک با هزينه شخصي خود شده باشد.نميتواند به موجب دادخواست بعدي از خود سلب تكليف کند. چنين درخواستي قابليت پذيرش ندارد.
ازدواج مجدد مادر، حق حضانت وی را به نفع پدر ساقط میکند. اما در مواردی که پدر فوت کرده باشد. ازدواج مجدد مادر موجب سقوط حق حضانت وی نخواهد شد.
نگهداری طفل بعد از فوت والدین
در صورت فوت یکی از ابوین، حضانت طفل با آنکه زنده است.خواهد بود. به عنوان مثال، با فوت پدر، حضانت طفل با مادر است. نه پدربزرگ طفل.
تاکید میشود که حضانت فرزندانی که پدرشان فوت کرده. با مادر آنها است. مگر آن که دادگاه به تقاضای ولی قهری (پدربزرگ پدری طفل) یا دادسـتان، اعطای حضـانت به مادر را خلاف مصلحت فرزند تشخیص دهد.
در صورتی که پدر و مادر، هر دو فوت کرده باشند. حضانت با جد پدری و پس از آن با سایر خویشاوندان طفل بر مبنای ترتیبات ارث است.
تعیین هزینه متعارف جهت حضانت، با دادگاه و پرداخت آن به عهده پدر یا جد پدری است. در تعیین نفقه توسط دادگاه، شرایطی از قبیل سن کودک، نیازهای روزمره، موقعیتهای اجتماعی و محل اقامت مد نظر بوده. و پس از تعیین هزینه متعارف توسط دادگاه، مادر یا نماینده قانونی او مجاز به دریافت هزینه مزبور است. که دادگاه در صورت درخواست زن یا سایر اشخاص واجبالنفقه، میزان و ترتیب پرداخت نفقه آنان را تعیین میکند.
البته از آنجایی که حضانت حق و تکلیف ابوین است. مادر نمیتواند بابت وظیفه حضانت و نگهداری طفل، اجرتی مطالبه کند.
اگر مادر تأمین هزینهها را قبول کرد. اما پس از مدتی منصرف شد. یا به هر دلیل دیگری توان پرداخت نداشت. میتواند دوباره از پدر بخواهد که هزینههای فرزند یا فرزندان را تأمین کند.
در صورت مخالفت، مادر می تواند از طریق دادگاه، پدر را مجبور به پرداخت نفقه کند. زیرا پرداخت نفقه از نظر قانونی همچنان بر عهده پدر است.
شرایط لازم برای حِضانت
در قوانین ما «توانایی عملی، شایستگی اخلاقی، عقل، اسلام و عدم ازدواج مادر با شخص دیگر» به عنوان شرایط لازم برای تعلق حق حضانت به ذیحق دانسته شده است. البته در صورتی که پدر فوت کرده باشد. با وجود ازدواج مادر، حِضانت از او سلب نخواهد شد.
اگر پدر و مادری که دارای حق حضانت است. به بیماری واگیرداری مانند سل، سفلیس یا حصبه دچار شود. و بیم سرایت به طفل وجود داشته باشد. دادگاه با رعایت مصلحت طفل، حضانت را از والد بیمار به دیگری واگذار میکند.
پرسشی که در اینجا مطرح میشود. این است که اگر طفل با وجود حکم دادگاه به حضانت پدر، تمایل به زندگی با وی نداشته باشد.آیا میتواند با مادر زندگی کند؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت. که اگرچه محکمه، حق حضانت را به پدر داده است.اما عملاً در اجرای احکام اگر طفل، زندگی با پدر را نخواهد. نمیتوان آن حکم را اجرا کرد.
سلب حق حضانت
حق حضانتی که بر عهده والدین بوده، ممکن است. در شرایط خاصی به تقاضای نزدیکان و خویشان طفل یا قیم او، از والدین سلب شود.
در این زمینه قانون مقرر داشته است. هر گاه در اثر عدم مواظبت يا انحطاط اخلاقي پدر و مادري كه طفل تحت حِضانت او است. صحت جسمي يا تربيت اخلاقي طفل در معرض خطر باشد. دادگاه ميتواند با تقاضاي بستگان، قيم يا رییس حوزه قضایي، ترتيب مقتضي ديگري را براي حضانت كودك اتخاذ کند.
مواردي كه ميتواند از مصاديق تغيير حِضانت باشد عبارتند از:
۱- اعتياد زيانآور به الكل، مواد مخدر و قمار.
۲- اشتهار به فساد اخلاقی و فحشا.
۳- ابتلا به بيماري رواني به تشخيص پزشكي قانوني.
۴- سوءاستفاده از طفل يا اجبار او به ورود به مشاغل ضداخلاقي مانند فساد، فحشا، تكديگري و قاچاق.
۵- تكرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف.
هر یک از پدر یا مادر که مدعی عدم صلاحیت طرف مقابل است.میتواند دادخواست سلب حضانت را به استناد یک یا چند مورد از موارد بالا به دادگاه ارایه کند. البته صرف ادعا کافی نیست. و باید دلایل قابل قبولی به دادگاه ارایه دهد.
ممکن است دادگاه موارد دیگری را نیز مشمول موارد عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی دارنده حضانت بداند؛ مانند کار وقتگیری که مانع نگهداری شایسته طفل باشد، یا سهلانگاری و بیتوجهی مداوم به سلامت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل که تشخیص آن با دادگاه است.
نحوه ملاقات با طفل
در قانون مدني تصریح شده است: «هر كدام از والدين كه طفل تحت حضانت او نيست، حق ملاقات طفل خود را دارد. تعيين زمان و مكان ملاقات و ساير جزیيات مربوط به آن، در صورت اختلاف بين والدين با محكمه است.»
با توجه به این ماده، هر یک از والدين اين حق را دارند كه در فواصل معين با كودک خود ملاقات كنند و حتي فساد اخلاقی مادر يا پدر هم باعث نميشود از ملاقات او با فرزندش جلوگيري شود، بلکه تمهیدات لازم برای ملاقات در محیط مناسب و با حضور اشخاص مورد اعتماد اندیشیده خواهد شد.
پدر یا مادری که حِضانت فرزند را بر عهده دارد، نمیتواند او را از محل حضانت خارج کند؛ مگر آن که در شرایط ضروری از دادگاه برای انتقال اجازه بگیرد.
همچنین قانون حمایت خانواده مقرر میدارد: «صغیر و مجنون را نمیتوان بدون رضایت ولی، قیم، مادر یا شخصی که حضانت و نگهداری آن به او واگذار شده است، از محل اقامت مقرر بین طرفین یا محل اقامت قبل از وقوع طلاق به محل دیگر یا خارج از کشور فرستاد؛ مگر اینکه دادگاه آن را به مصلحت صغیر و مجنون بداند و با در نظر گرفتن حق ملاقات اشخاص ذیحق این امر را اجازه دهـد. دادگاه در صـورت موافقت با خارج کردن صغیر و مجنون از کشور، بنا بر درخواست ذینفع، برای تضمین بازگرداندن صغیر و مجنون تأمین مناسبی اخذ میکند.»
حال اگر پدر به کرات مانع ملاقات مادر با فرزندان شود، مادر میتواند موضوع سلب صلاحیت پدر برای نگهداری از فرزندان را در دادگاه مطرح کند.
مطابق قانون، اگر کسی که حکم حضانت علیه او صادر شده است (پدر، مادر یا شخص دیگر)، مانع اجرای حکم شود یا از پس دادن طفل خوداری کند، دادگاه صادرکننده حکم، او را ملزم میکند که فرزند یا فرزندان را به طرفی که حضانت را بر عهده دارد، بازگرداند و فرد، در صورت عدم اجرای حکم، بر طبق قانون حمایت خانواده به بازداشت تا اجرای حکم محکوم خواهد شد.
در مجموع و در صورت تخلف از شرایط حضانت، طرف مقابل میتواند با مراجعه به دایره اجرای احکام دادگاه، برای اجرای حکم و الزام فرد متخلف به اجرای قانون درخواست کند.
گفتنی است، عقد نکاح موقت و دایم، مهریه، نفقه، حضانت و سایر مسایل حقوقی، دارای اثراتی است که بیاطلاعی خانوادهها، زمینه دردسرهای بزرگ و حضور در دادگاهها را برای آنها فراهم میکند.
فرهنگسازی حقوقی و قضایی در جامعه با هدف کنترل و تصحیح رفتار حقوقی افراد، علاوه بر اینکه باعث ارتقای کیفیت زندگی مردم میشود، آرامش روانی جامعه و سطح سلامت حقوقی و قضایی را افزایش داده و با کاهش حجم ورودی پروندهها به دستگاه قضایی، فرصت و امکان رسیدگی دقیقتر و با حوصلهتر به دعاوی را در پی خواهد داشت.
...